بازدید امروز : 520
بازدید دیروز : 141
اگه آدم با یک فرد هرزه گو که برای خندان دیگران حاضره هر شوخی و غیبتی رو انجام بده دوست شده باشد، آیا اسلام اجازه قهر کردن با این فرد رو به ما میده آخه هر چی امر به معروفش کردم بیشتر مسخره کرد و چندین بار حماقتش نزدیک بود برام مشکل ایجاد کنه زیرا برای هیچکس حرمتی قائل نیست و همه رو مسخره می کنه و همین اواخر یک شوخی خیلی زشت رو با من کرد که حتی از باز گو کردن اون شرم دارم؟
پرسشگر گرامی، میل به انجام رفتاری موثر و کارآمد در چارچوبی منطقی، نشان از اندیشه درست شماست و مکاتبه تان با این نهاد، گویای اعتمادیست که به ما دارید. متشکریم.
دوستى ابله بود رنج و ضلال- این حکایت بشنو از بهر مثال
در مورد سوال شما نکاتی را بیان می کنیم تا بتوانید صحیح ترین و موثرترین راه را انتخاب کنید.
«عبور کریمانه»
از نگاه پروردگار عالم، کسانی که فحاشی می کنند و یا هر گناه زبانی دیگری را انجام می دهند، در زمره جاهلین هستند؛ «و عباد الرحمن الذین یمشون علی الارض هونا و اذا خاطبهم الجاهلون قالوا سلاما؛ بندگان (خاص خداوند) رحمان، کسانى هستند که با آرامش و بىتکبّر بر زمین راه مىروند و هنگامى که جاهلان آنها را مخاطب سازند (و سخنان نابخردانه گویند)، به آنها سلام مىگویند (و با بىاعتنایى و بزرگوارى مىگذرند»[1]
خداوند همواره در دستوراتی که برای افراد بشر ابلاغ نموده سعی در حفظ سلامت نظام اجتماعی آنها داشته و از این رو جواب جاهلین را ملایمت و نرمی می داند.
با مرور سیره و روش پیامبر اکرم(صل الله علیه و آله) و ائمه معصومین(علیهم السلام) می توان به روش صحیح در برخود اجتماعی با چنین افرادی دست یافت. پیامبر اکرم(صل الله علیه و آله) چه در زمانی که از قدرت ظاهری زیادی برخوردار نبودند (ایامی که در مکه سپری کردند) و چه زمانی که به ریاست حکومت جامعه دست یافتند (زمانی که در مدینه بودند) در مقابل برخوردهای تند و جسارت های زبانی اعراب با ملاطفت و نرمی برخورد کرده، ایشان را از آن طریق به راه راست هدایت می کردند.
در زندگانی ائمه معصومین(علیهم السلام) و بزرگان دینی نیز این روش استمرار داشت. شاید داستان مالک اشتر - سردار حکومت حضرت علی(علیه السلام) - را به خاطر داشته باشید که در مقابل توهینی که فردی به وی نمود به مسجد رفته برای وی طلب استغفار کردند.
« قهر»
فردی که قهر میکند هدفی دارد و در واقع با قطع ارتباط میخواهد مطلب خود را به اطرافیان یا به فرد مقابل بیان کند.
بطور کلی هدفی که در این رابطه مورد نظر فرد است معمولا برای بیان یک ناراحتی است. فرد میخواهد به طرف مقابل بگوید که ناراحت است، یا میخواهد کاری کند رفتار او را تغییر دهد و ... . در هر حال قهر کردن به صورت یک وسیله و یک مکانیزم درآمده است که در مواقع ناراحتی از فرد سر میزند.
از طرف دیگر بىتردید قطع پیوند دوستى و دورى جستن از یکدیگر از عمدهترین زمینههاى زایل شدن اخوت ایمانى و برادرى است، و حضرت محمد(ص) از آن پرهیز داده است، چنان چه مىفرماید: «هر دو مسلمانى که از یکدیگر قهر کنند و سه روز بر آن حال بمانند و با هم آشتى نکنند از اسلام بیرون روند و میان آنها پیوند و دوستى دینى نخواهد بود. پس هر کدام که به (اصلاح رابطه و) سخن گفتن پیشى گیرد او در روز حساب زودتر به بهشت مىرود».[2]
لازم به ذکراست که معنای مسلمان نبودن دراین گونه موارد مسلمان کامل نبودن است نه اصلا مسلمان نبودن. یعنی اسلام کسی که با برادر مسلمان خود قهر کند اسلام ناقصی است. در روایات دیگرسخن از قهر کردن دو مومن است، به گونه ای که از یکدیگر اظهار برائت کنند و سخن از ترک مراوده و دوستی و رفت و آمد نیست. چون در روایات دیگر شرایط فراوانی برای انتخاب دوست ذکر شده است.
اهل دین را باز دان از اهل کین - همنشین حق بجو با او نشین
بنابراین در موردی که انسان در ارتباط با فردی دچار گناه می شود و یا به نوعی محذورات شرعی وجود دارد می تواند با او معاشرت نداشته باشد. بدون اینکه با او قهر کند و رابطه خود را در حد احوالپرسی و ادای حقوق واجب تنظیم کند.
در ضمن قهرکردن بدون دلیل و به خاطر مسائل جزئی اخلاقاً مذموم است و چنان چه این قهر کردن ارتباط بخاطر نهی کردن طرف مقابل از انجام منکرات باشد، در این صورت قطع رابطه و ترک معاشرت با وی از باب نهی از منکر واجب می شود. [3] لذا باید در این صورت دقت شود که چه عملی کار آمدتر است.
«شاد »
آتش طبعت اگر شادى دهد-اندر او شادى ملیک دین نهد
چون که غم بینى تو استغفار کن -غم به امر خالق آمد کار کن
چه بسا دوست شما به خاطر داشتن روحیه شاد این گونه رفتارها را از خود بروز می دهند. امام باقر -علیه السلام- می فرماید :« چهره شاد و رویِ باز، وسیله جلب محبّت و مایه تقرّب به خداست و ترشرویی و گرفتگی چهره، سبب جلب دشمنی و مایه دوری از خداست».[4]
بنابراین اصل خندان و شاد بودن ایشان اگر دچار زیاده روی نگردد، مطلوب است، اما به نظر می رسد نحوه ی شادی دچار مشکل هستند.در این صورت شما می توانید پیشنهاد دهید که از خاطرات شیرین، ماجراهای شنیدنی، کلمات قصار، نکات ادبی و لطیفه ها نمکین استفاده کنند. به نظر می رسد استفاده از این شیوه بسیار موثر باشد. می توانید در اصل کار مثبت شادی و خنده با ایشان را تشویق کنید. در این زمینه امام باقر -علیه السلام- می فرماید:«خداوند با چیزی محبوبتر از شاد کردن مؤمن پرستیده نشده است».[5] اما حد و حدود خنده را به ایشان گوش زد نماید، همان طور که در روایات ذکر شده است.
پیامبر خدا صلی الله علیه وآله ـ می فرماید:« در اندرزهای خود به ابوذر ـ فرمود: از خنده زیاد بپرهیز، که آن دل را می میراند». [6] (اشاره به حد اعتدال).
امام علی -علیه السلام- می فرماید:« از مسخرگی و بازی و شوخی زیاد و خنده و چرند گویی دوری کن».[7]
امام صادق -علیه السلام- می فرماید : «خنده مؤمن، لبخند است».[8]
«تغییر»
پرسشگر گرامی، در جهت دور کردن فرد از این انحراف اخلاقی شما می توانید به دو شیوه شناختی و رفتاری برخورد نمایید.
الف- در شیوه نخست، از آن جایی که رفتار انسان حاصل اندیشه و شناخت اوست، با تغییر اندیشه قبلی و دادن آگاهی هایی جدید به شکل مستقیم یا غیر مستقیم، در رفتار فرد تأثیر می گذارید.
به طور مثال نگاه و برداشت مردم از چنین شخصیتی را برای او بیان کنید، که چه بسا دیگران در مدتی کوتاه به دور او حلقه زنند، اما به مرور زمان از او فاصله خواهند گرفت؛ زیرا این کارهای زشت را دیگران نیز احتمال می دهند در مورد آنها و در غیابشان صورت دهد. در تغیر شناختی توجه به روایت ذیل می تواند مفید باشد:
1. امام علی -علیه السلام- فرمودند: «خنده زیاد، همنشین را می راند ...».[9] در روایتی حضرت فرمودند:« خنده زیادِ آدمی، وقار او را از بین می برد».[10] آیا ایشان دوست دارند نزد دیگران بی ارزش قلمداد شوند؟!
2. گاهی خنده و خنداندن دیگران بهای جز دوزخ نخواهد داشت و آن هنگامی است که شخصیت دیگران را آدمی حراج نماید و دیگران را به باد تمسخر و غیبت بگیرد. پیامبر خدا - صلی الله علیه وآله- فرمودند:« هان! گاه می شود که مردی از شما برای خنداندن مردم، سخنی می گوید و بدان سبب به مسافتی دورتر از آسمان سقوط می کند. هان! گاه می شود که مردی از شما برای خنداندن دوستان خود، سخنی می گوید و بدان سبب خداوند بر او خشم می گیرد، به طوری که تا به دوزخش نبرد راضی نمی شود!».[11]
3. امام زین العابدین -علیه السلام- می فرماید :« ای بسا شخص غافل فریفته ای که روز خود را به هوسرانی وخنده وخوردن وآشامیدن می گذراند، بی خبر از آن که شاید خشمی از خداوند او را فرا گرفته باشد که بدان در آتش دوزخ افکنده شود ».[12]
شادىات را غم کنم چون آب نیل-که نیابى سوى شادیها سبیل
4. روایتی که می فرماید:«هر چه برای خود می پسندید، برای دیگران نیز همان را بپسندید»، بسیار می تواند در تغییر رفتار ایشان موثر باشد. به طور مثال به او بگوئید آیا دوست دارید دیگران شما را مورد تمسخر قرار دهند و نُقل و نبات خنده ی دیگران قرار گیرید؟ این حواله دادن به وجدان و درون افراد بسیار در شناخت و سپس حذف یک رفتار مفید است. نمی تواند در مورد دیگران چیزی را بخواهد و در مورد خود، نه؛ زیرا یک بام و دو هوا می شود.
ب- در شیوه ی دوم نیز رفتارهایی را از خود بروز دهید تا در اصلاح رفتارهای ایشان تأثیر بگذارد. راهکارهایی که باید در جهت تغییر رفتار فرد مورد نظرتان، به آنها توجه نمایید:
1. از ایجاد تغییر و اصلاح در رفتار او مأیوس نشوید.
2. هر جا و در هر موقعیتی که نیازمند کمک شما هست سریعاً و با کمال احترام به خصوص در حضور دیگران به کمک او بشتابید.
3. بهترین وسیله برای سالم سازی زمینه تأثیر بر روی رفتار او، محبت نمودن به او، تحویل گرفتن و احترام گذاردن به او است.
4. برای تأمین اهداف رفتاری خود در مورد او از روش غیرمستقیم استفاده کنید که دو مکانیزم دارد؛ ابتدا خودتان را به اخلاق نیک بیارایید و آنها را عملاً پیاده نمایید. این بهترین شیوه اصلاح دیگران است . در ادامه از افرادی که در او نفوذ دارند و می توانند تأثیر بگذارند استفاده نمایید.
5. شما نیز به شدت مراقب گفتار و رفتارهای خود باشید تا مرتکب کلام زشت یا رفتار نادرست و آزار دهنده نشوید تا از تاثیر کلام و شخصیتتان کم نشود.
6.بی شک نوع رفتار و عکس العمل شما در رفتار موثر است و شما باید سعی کنید با مدارا و برخورد خوب و کریمانه نظر و رفتار او را در مورد خود تغییر دهید و با گذشت و عطوفت او را وادار به رفتاری مشابه نمایید .
7. گاهی از طرف مقابلتان تعریف کنید. خوب است این تعریف در مقابل دیگران نیز باشد اما مراقب باشید غلو نکنید. این عمل سبب تقویت رفتار مثبت و حذف رفتار نامطلوب می شود.
8. توجه داشته باشید، نشست و برخواست با افراد بر روی روح و روان افراد اثر می گذارد.
همنشین اهل معنى باش تا- هم عطا یابى و هم باشى فتا
شما می توانید در عین داشتن رابطه با ایشان و بدون نیاز به قطع رابطه و قهر کردن با او سطح روابط خود با ایشان را کاهش دهید و یا به حد اقل برسانید تا کمتر در معرض رفتار و اخلاق او باشید. به نظر می رسد این گونه برخورد شما موثرتر از قهر کردن باشد. البته در مواردی اگر کارهای قبیح و زننده از ایشان سر می زند، لازم است از باب نهی از منکر با ایشان قطع رابطه کنید.
«ایمان»
اگر در هر مجلسی که هستیم، گمان کنیم امام زمان – علیه السلام- حضور دارند، هر حرفی را می زنیم؟ به هر چیزی می خندیدم؟ این گونه توجهات رفتار و به طبع آن شخصیت ما را اصلاح خواهد کرد. اما بدانیم، نه تنها امام زمان- سلام الله علیه- بلکه خدا حضور دارد« و هو معکم اینما کنتم؛ او-خدا- با شما است هر کجا که باشید». به نظر می رسد اگر ایمان ما تقویت شود همه ی کارهای ما اصلاح خواهد شد، بنابراین در رشد باورهای دینی همنشین خود اگر می توانید، کاری بکنید.
-------------------------------------------------------
[1] .فرقان/63.
[2] . کافى، ج 2، ص 345.
[3] . اجوبه، ص233، با استفاده از سوال 1072.
[4] . میزان الحکمه،ج 2، ص 408.
[5] . همان،ج 2، ص 430.
[6] . همان،ج 9، ص 504 .
[7] . همان،ج 10، ص 488 .
[8] .همان، ج6،ص404.
[9] . همان،ج 6، ص405 .
[10] .همان.
[11] . همان،ج 10، ص180.
[12] . همان،ج8، ص 351 .
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
لینک دوستان
لوگوی دوستان
پیوندهای مفید
فهرست موضوعی یادداشت ها
موضوعات ساختاری وبلاگ
مشترک شوید